مادر
مادر دو بخش است...
"ما" و "در" و قصه ی یتیمی "ما" از کنار "در" شروع شد...
مادر دو بخش است...
"ما" و "در" و قصه ی یتیمی "ما" از کنار "در" شروع شد...
مادر دو بخش است...
"ما" و "در" و قصه ی یتیمی "ما" از کنار "در" شروع شد...
من یک زره برای جهازش فروختم...
او عزم , جزم کرده بمیرد برای من !!!!!
آقای من:
"معایبِ" ما،
"مَحاسن" شما را سفید کرد...
شرمنده ایم،یاصاحب الزمان... (اللهم عجل لولیک الفرج...)
بر مشامم می رسد بوی عزای فـاطـمـه می شوم آماده ی گريه برای فـاطـمـه هاتفی از آسمان ها می دهد امشب ندا فاطميّه آمده، ماه عزای فـاطـمـه فاطميّه آمده ای فاطميّون غيور خانه ی دل را کنيد امشب سرای فـاطـمـه در عزايش بر تنم دارم لباس نوکری اين لباس مشکی ام باشد عطای فـاطـمـه من کجا و گريه در بزم عزای او کجا ؟ اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فـاطـمـه بر جراحات عميق فاطمه مرهم نهد هر کسی گريد ميان روضه های فـاطـمـه هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند می شود ايمن ز غم تحت لوای فـاطـمـه مهر زهرا را خدا با طينتم کرده عجين افتخارم اين بُوَد هستم گدای فـاطـمـه در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا بارلاها جان من گردد فدای فـاطـمـه ياری زهرا نمودن با زبان است و عمل ای که هستی در پی کسب رضای فـاطـمـه می رسد آوای يـا مـهـدی هنوز از پشت دَر ذکر تعجيل فرج باشد دعای فـاطـمـه کی می آيی تا بگيری انتقام مادرت ؟ مَـهـدی زهرا بيــا، ای دلربای فـاطـمـه
برخیز که فجر انقلاب است امروز بیگانه صفت، خانه خراب است امروز هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد از لطف خدا نقش بر آب است امروز 22بهمن مبارک
گروه جهاد و مقاومت مشرق - لبهای امیر همیشه میخندید. از همان بچگی همینطور بود. گاهی که به رفتارش دقیق میشدم، متوجه میشدم چقدر با خواهر و برادرهایش فرق دارد. مهربانی و عاطفه امیر، طور خاصی بود. محبتش آنقدر خالصانه و بیدریغ بود که دل آدم را قرص میکرد. مودب بود. هیچوقت نشد پرخاش کند. احترامش به من و حاجی که دیگر جای خود داشت.
برای مطالعه به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.